زُل زده ام، به دور دست.

اینجا به وقت تقویم ها آخر زمستان است، نه آخر دنیا.

و دلم هوایی دگر دارد. هوایی از جنس تـــو .

اما حالا که نیستی.

هوا ابری ست، و هوس ِ بـاران دارد .

دل من میخواهد با آسمان همراه شود.

ای چشم ها شتاب کنید!

که باران، شوقِ نگاهی را دارد که؛از ناودان سقفِ آسمانی شما چکه کند…

و پنجره ای را بگشاید به سوی عشق.

و اینک. اشکها، به شوق نگاهی بارانی با دلــــــ همراه شد .

باران از چشم هایم می بارد، به یاد تــــو.

من ماندم و حسرت رویای این شب ها...

اردیبهشت رویایی، کجایی...

کسی که مثل هیچکس نیست...

ای ,هوایی ,نگاهی ,باران ,یاد ,آخر ,به یاد ,پنجره ای ,و پنجره ,کند… و ,چکه کند…

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پروژه نظم وبلاگ اندیشه ، محمد گرمابی پایگاه اطلاع رسانی دانشگاه فرهنگیان شهرستان زابل مدیران آهن پایگاه اطلاع رسانی هبوط آسیا صنعت مطالب طنز و خنده دار-خوارزم دنیای ورزش nice download کسب درآمد اینترنتی