باز بهار آمد، اما بی تو،

در دلِ یلدای تاریک زمان،

هنوز زمستان بی داد میکند…

باران، جلوه ی رحمت است و بهاران مژده رهایی .

اگر در عصر اندوه زمین، تنها خرسندی انسان آمدن تو باشد،

تداعی شیرینِ حقیقت جاوید بهار، یعنی تو .

و ما در تمامی بهارهای زمین،

و در هر روز فروردین،

به رویت اردیبهشت عاشقی که،

نگاهت را به ارمغان بیاورد؛ به انتظار نشسته ایم.

و چنین است که علی الدوام، این همه بی تویی را تاب آورده ایم.

برآی، ای آفتابِ ناب و ای حُسنِ بی بدیل.

ای خورشید روشنِ دل های زمستانی ما،

برآی، از پس ابرهای تیره گون رخوت و تنگ نظریِ بشر،

و نورت را از ما دریغ مدار.

تا شعاع رویایی آفتابت،

بر تن منجمد این زمین خسته از جنگ بتابد.

بگذار در گستره ی غریبِ شرق و غرب،

از پای تمام میزهای مذاکره برخیزیم و در توافقِ روشن آفتاب روی تو محو شویم.

بیا و تمام گزینه های حرص و خودخواهی و ناجوانمردیِ بشر را؛

از روی میزهای خاکی دل های ما بردار،

و بگذار با دلی صاف و بی پیرایه

در توافقی نهایی، بیانیه ای را امضا کنیم

که ابتدای آن نام "او"

و انتهای آن، مُهرِ عشق تو،

آن هم به شهادتی سرخ در رکابت باشد،

که این مرام شیدایان عالم است و تنها رسم گوارای شهد نوشی عاشقان جهان.

بیا و ما را وارث یکتا گواه حقیقت جاویدانگی انسان کن.


من ماندم و حسرت رویای این شب ها...

اردیبهشت رویایی، کجایی...

کسی که مثل هیچکس نیست...

بی ,ای ,های ,تو ,دل ,بیا ,است و ,و ما ,بیا و ,دل های ,های حرص

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شرکت آشیانه ققنوس ایرانیان | علیرضا نوروزی | آموزش ساخت پهپاد | پهپاد خبرگزاری ورزشی استقلال نیوز اینجا همه چیز هست نگین تک وبیناری شو مطالب عمومی drdeduction آشپزی 20 شی پور نفس بکش